ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 680
بازدید دیروز : 299
بازدید هفته : 2392
بازدید ماه : 2788
بازدید کل : 83025
تعداد مطالب : 243
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1


آدرس

يا رئوف

دستي که پنهان بود

راهي که بي نشان بود

دلي که تنها بود

جايي که خراب بود

سري که پر درد بود

خانه‌اي که پر صدا بود

تنها يک نشان داشت

پيدا کردن‌اش آسان بود.

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: نشاني,
نویسنده : علي اكبري(آج)
توان
بنام قادر متعال

 

در سراشيبي عشق افتاده ولي نمي‌داند اين شيب يعني چه، غمي که تمام وجودش را گرفته مثل خوره بر جان اوست.

لکنت زبان هم خود يک غوز بر مشکلات افزوده است! با اين تفاسير چگونه خود را به قلعه برساند.

ديگراني به او سنگ مي‌زنند تا پشيمان شود از آمدن شايد هم رفتن، راهي که انتخاب کرده راهي آسان مي‌نمود که مي‌شود آنرا طي کرد اما دست‌اندازي در کارش را قبلا تصور نمي‌کرد اما امروز يک معضل بزرگ در پيش روي اوست.توان و اميد

وقتي که در تقلاي شکست نخوردن هستي وقتي که ديگر آخرين رمق‌هاي خود را براي نرسيدن پشت‌ات بکار مي‌گيري انگار اميد نقطه‌اي است که بايد از دست ندهي، بايد به خود اميدوار باشي و تلاش کني تلاش خود يک موفقيت بزرگ است انسانهاي بزرگ از نا اميدي فرار کرده‌اند و به دامن تلاش خود جهيده‌اند!

گوشه‌اي دنج مي‌خواهي براي چه خود خلوت خويش شو کار تمام است تو پيروزي اگر فکرش را بکني که هرکس به اندازه توان خود تلاش کرده است و چيزي کم نگذاشته پيروز است و موفق تو موفق هستي چون بر خود واجب کردي که تا آخرين توان و قدرت خود مقاومت کني، خيال مي‌کني حريف تو نقطه ضعف ندارد مسلم دارد هرچند تو از آن خبر نداشته باشي!

اين هم بلايي است ما را ناآگاهي و بي‌اطلاعي! مگر دانستن را نمي‌خواستي، اين بدست نمي‌آيد مگر جستجو و يافتن مگر پيگير بودن و رحمت کشيدن با اين کوشش خواهد بود که بدست خواهد آمد بي رنج گنج ميسر نمي‌شود را مگر فراموش کرده‌ايم، هرگز! چنين نيست که فراموش کرده باشيم! گاهي باورمان براي بعضي امور ساده قوي است و براي امور مشکل ضعيف در حالي که باورما بايد براي انجام امور سخت بايد قوي باشد.

زندگي پستي و بلندي بسيار در جلو ما مي‌گذارد چگونگي رد شدن از آن يک طرح مي‌خواهد ما در اين مسير بايد براي هر ماه گاهي هفته و گاه روز و شايد هم ساعت نياز به طراحي داريم

گاهي بايد طرح کلي را کمي عوض کنيم نه اهداف را فراموش کنيم

طرح اگر قرار است ما را به هدف نرساند طرح نيست يک باتلاق است ما بايد اين کج راه‌ها را بشناسيم و در آن گرفتار نشويم اهداف را هميشه در پيش روي خود آينه‌وار نگهداريم اگر چنين کرديم موفق خواهيم شد ورنه هميشه در اينکه چه کنيم گرفتاريم و رهايي از آن ممکن نيست!

راستي هنوز براي بخاک رسيدن مرددي نيک بينديش بيش از آنچه تو براي نشکستن خرج مي‌کني حريف براي شکست تلاش دارد پس تو در مقاومت سرفراز خواهي شد چون او تندتر از تو خسته خواهد شد

چرا منتظري که تکي را جواب دهي گاهي خود تک بزن

آخر هميشه جواب دادن وقت بيشتري مي‌برد تا يک تک که توان حريف را ذايل مي‌کند

چقدر دوست داشتني هستي وقتي در حال سعي خود بسوي هدف عرق مي‌ريزي

فکرش را کرده‌اي که قطرات عرق‌ات همچون مرواريد بل بيشتر ارزش دارد

چه کسي قدر آن را مي‌داند

همه کساني که دوستشان داري و کساني که دوست‌ات دارند

براهي که انتخاب کرده‌اي خوب نگاه کن بي‌انديش و در طراز يک ان بسوي جلو حرکت کن و هيچ از تنگي و پيچ واهمه نکن

من مي‌بينم که از همه مشکلات گذشته‌اي و چه شيرين موفقيت را بغل زده‌اي... .

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، علی اکبری، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: سعي,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دادرسي نيست مرا

با حي

به تو دل بستم و غير تو کسي نيست مرا
جز تو اي جان جهان دادرسي نيست مرا


عاشق روي توام اي گل بي مثل و مثال
به خدا غير تو هرگز هوسي نيست مرا


با تو هستم ز تو هرگز نشدم دور ولي
چه توان کرد که بانک جرسي نيست مرا


پرده از روي بينداز به جان تو قسم
غير ديدار رخت ملتمسي نيست مرا


گر نباشد برم اي پردگي هر جايي
ارزش قدس چو بال مگسي نيست مرا


مده از جنت و از حور و قصورم خبري
جز رخ دوست نظر سوي کسي نيست مرا

شعر: امام خميني(ره)

ظهور

 چشم يعقوب به ديدار تو حيران مانَد
يوسف از حسن تو انگشت به دندان مانَد

پرده بردار که از شرم تماشاي رخت
تا صف حشر ، قمر سر به گريبان مانَد

 برتر و بهتر و زيباتر و پاکيزه تري
که بگويم گل روي تو به رضوان مانَد

هر که بر سلسله عشق تو تسليم نشد
گردنش بسته به قلاده شيطان مانَد

اين عجب نيست که تا حشر به ياد لب تو
خضر در آب بقا باشد و عطشان مانَد

گرچه در ديده ما تاب تماشاي تو نيست
مهر در ابر روا نيست که پنهان مانَد

همه شب بر سر آنم که ز راه آيي و من
جان نثار قدمت سازم اگر جان مانَد

يوسف مصر ولا بيشتر از اين مگذار
چشم يعقوب به دروازه کنعان مانَد

چند بايد ز فراق تو به حبس دل ما
ناله بي کسي عترت و قرآن مانَد

به پريشاني بنده نگه‌اي کن مگذار
بيش از اين ملت اسلام پريشان مانَد

منبع: اشعار مذهبي

:: موضوعات مرتبط: قصه و قاصدك، اخلاقي و مذهبي، علمي، علوم انساني، ،
:: برچسب‌ها: امام خامنه اي,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن27

يا غفار

رسول اكرم صلي الله عليه واله و سلم:

سر لوحه كارنامه مومن، دوستي با علي‌بن‌ابيطالب است.

من شهر علم هستم و علي عليه‌اسلام دروازه آن، پس؛ هر كه علم خواهد بايد كه از در وارد شود.

فرزندان خود را بزرگ بداريد و آنان را خوب تربيت كنيد، تا آمرزيده شويد.

ثابت قدم‌ترين شما بر صراط، كسي است كه محبتش به اهل بيت من بيشتر باشد.

مهدي امت من كسي است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از عدل خواهد كرد.

اگر بنده خدا مي‌دانست كه در ماه رمضان چه بركتي وجود دارد، دوست مي‌داشت كه تمام سال، رمضان باشد.

براي بهشت دري است بنام ريان كه فقط روزه‌داران از آن وارد مي‌شوند.

سخن 26 سخن 25 سخن24 سخن 23 سخن 22 سخن21 سخن20 سخن19 سخن 18 سخن17 سخن16 سخن 15 سخن14 سخن 13 سخن12 سخن11 سخن10 سخن9 سخن8 سخن 7 سخن 6 سخن5 سخن4 سخن3 سخن2 سخن1

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، قصه و قاصدك، علوم انساني، ،
:: برچسب‌ها: پيامبر اعظم,
نویسنده : علي اكبري(آج)
كوشش

بنام هستي بخش

راه دوري نرفته‌ام ولي انگار سالهاست که دارم پياده‌روي مي‌کنم در بيابان تنها و بدون هيچ زادي براي خودم چنين کابوسي وحشتناک است ولي انگار واقعي است

تنها همينجا در يک دشت برهوت، قدمهاي سست، راه دور، اميد از دست رفته، سرابي نه چندان دور چشمک مي‌زند

مي‌توان رفت قدرتم هست ولي چشمانم بيشتر برايم يک جادوگر شده‌اند بجاي نشان دادن به خيالاتم کمک مي‌کنند انگار فرسنگها بايد رفت بدون هيچ

باز در اين تنگه بين دو کوه چون مشکلات و گرفتاريهاي زندگي گير کرده‌اي بايد چاره بي‌انديشي مثل اين است که انديشه در تو نيست، خالي خالي است

براي چندمين بار از روي زمين بلند مي‌شوم گوشه‌اي را پيدا کنم و از اين بي‌درماني رهايي يابم مي‌گويند بايد اميد داشت، اميد تنها نيروي برنده است در همه طول

از ديواري که سدم شده مي‌گذرم، همچون موري که از تکه سنگي خود را رد مي‌دهد باز هم ديوار، ديواري از پشت ديوار ديگر سرک مي‌کشد انگار نه انگار که من بايد برسم راه نرسيدن را نشان مي‌دهد بازهم حرکت باز هم گذشتن

تنها براي بودن، براي اثبات شدن، براي گذشتن از چهارسوي دنيا براي کوچک نشان دادن دنيا، کافي است به آسمان نگاه کني، چرا اينقدر در خود فرو رفته بودم آسمان خيلي فراخ است از همه آنچه که فکر مي‌کردم کمي جلوتر چشمه‌اي است ، آبي زلال و خنگ، سايه‌اي گسترده از درختان نارون ، تاک ، انار، شمشاد، رز، آقاقيا و کاج و سروسعي و تلاش و کوشش

مقصد را نبايد گم نمود نشستن در اين جاي باصفا خوب مي‌نمايد ولي از رسيدن بازت مي‌دارد بايد کوشيد بايد رفت تا رسيد ، مقصد اينجا نيست مقصد جايي در آرزوهاي‌ات است که براي رسيدن به آن جز رفتن و دست از کار و کوشش نکشيدن راهي ندارد گريزي از سعي و کوشش بي‌وقفه نيست براي اوج بودن و به قلعه رسيدن زحمت مي‌خواهد چون از پا افتادي خيزان بايد رفت

مهم رفتن است بسوي مقصد ، دشواريها وقت نائل شدن محو مي‌شوند انگار که اصلاً نبوده‌اند، آنقدر در رفتن غرق شو که ناهمواريها را نبيني، چنان قدم بردار که استواري‌ات را به رخ بکشي چنان باشد که آفريده شده‌اي.

أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى‏ *38* هيچ کس بار ديگرى را به عهده نخواهد گرفت.
وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى‏*39*و اين‏که براى انسان جز آنچه تلاش کرده بهره‌اي  نيست.
وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى‏ *40*  و اين‏که تلاش و سعى او را به زودى به وى بنمايند.
ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَآءَ الْأَوْفَى*41* سپس جزاى کامل آن را به او بدهند.

نجم(38-41)‏

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، علی اکبری، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: سعي,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن26

یا رحیم

هر کس که مرتکب اشتباهی نشده دست بکاری هم نزده و کار نو و جدیدی هم انجام نداده!

فردوسی: خرد و دانش دانا در گفتار او آشکار می‌شود.

پاسکال: دنیا سراسر زیبایی و کمال است و ما کمتر متوجه آن هستیم.

بزرگمهر: خردورزان همیشه به راه آزادگان و راستان می‌روند.

سقراط: فاش نکردن اسرار مردم، دلیل کرامت و بلند همتی است.

بایزید بسطامی: یا خود را چنان نشان بده که هستی، یا چنان باش که می‌گویی.

شریعتی: لحظه را می‌گذراندیم تا به خوشبختی برسیم! غافل از اینکه خوشبختی در همان لحظه‌ها بود.

ابوعلی سینا: معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش.

سخن 25   سخن24   سخن 23   سخن 22    سخن21    سخن20   سخن19   سخن 18  سخن17   سخن16   سخن 15   سخن14   سخن 13  سخن12   سخن11  سخن10    سخن9   سخن8  سخن 7  سخن 6   سخن5   سخن4     سخن3    سخن2     سخن1   

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، اخلاقي و مذهبي، علوم انساني، ،
:: برچسب‌ها: پندها,
نویسنده : علي اكبري(آج)
ساده

يا احد

نشسته در خود

هستم؟ نيستم!

در انديشه‌هاي دور

بر هم گرديده صدايم

بنويسم؟ ننويسم!ساده

دلم هيچ ميزاني ندارد

آخر اين هم شد تصميم

انجام دهم؟ ندهم

دورتر از زندگي

نزديکتر از هوا

بهار اينجا در زمستان عقلم مسدود شده

قدمي که جلو آيم انگار پس‌روي کرده‌ام

خدايا! جاودانه نگاه مي‌کنم

مي‌بينم؟ نمي‌بينم!

رعد و رسا مي‌رود

از پس خال ابري ابرو مي‌گشايد

مي‌افشانم؟ نمي‌افشانم!

قافله در زير است باري بر دوش

انتظارم ساده نيست

انگار همه چيز را ساده گرفته‌ايم

اينطور نيست

ساده نيست اينهمه سادگي

راحت از کنار او گذشتيم

ولي دلمان از کنارش نگذشته

قد رعنا نشاني از اوست

مارکي بدون علامت مميزه!

چقدر اين کلمه غريب است

تقريبا ساده

اما پر از مفهوم بي‌مفهوم

شايد بتوان جمله‌اي پيدا کرد

براي گفتن

بگويم بي‌تکلف

در نزد هر خرد و بزرگ

جايي مي‌خواهيم

ولي توان نوشتن نداريم

واقعيت تلخ گويند

ولي شيرين است

مادر نگهداريم کن

پناهم ده

اي همه يزرگي

خرمي دستانت را مي‌خواهم

نيست اکنون

باريکه‌اي از آب در گوشه‌اي از آب‌انبار تلنبار شده

گوش کنم؟ گوش نکنم!

فصل زمستان هم بگذشت

پس در انتظار پاييز نيم‌خيز شده‌ايم

باور کنم؟ باور نکنم!

جاده در انتها روشن است

بروم؟ نروم!

کاسه همان ظرف بزرگ صبر امروز دارد تکميل مي‌شد

سرريز آنرا مي‌چشم داغ است و جوشان

بچشم؟ نچشم!

رکاب زخمي در دستان او است

چون شمشيري در غلاف خود

چسبيده بر بر مردي جنگجو

پيدا کن قلم و کاغذ

مي‌خواهيم آغاز کنيم يک گفته بسيار ساده

بنويسم؟ ننويسم!

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، قصه و قاصدك، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: مادر,
نویسنده : علي اكبري(آج)
روز معلم مبارك

يا اعلي

با تبريک روز و هفته معلم و گرامي داشت شهادت استاد شهيد آيةالله مطهري به جامعه بزرگ فرهنگي و ديگر هم‌وطنان عزيز

و شعر معلم زير از اعظم سبحاني تقديم به شما:

بوي گل بوي بهاران مي دهي
مثل شبنم بوي باران مي دهي
آبي استي مثل آرامش به من
درس خوبي درس ايمان مي دهي
يک بغل لبخند با فرفره
دست ما گل هاي خندان مي دهي
تو به من با لحن خوب کودکي
ياد ايام دبستان مي دهي
ياد ژاله ياد گلهاي غريب
مانده در اندوه گلدان مي دهي
روز باران و کتاب گمشده
ياد کبراي پريشان مي دهي
بوي خوبي بوي بودن بوي مهر
بوي لطف خاله مرجان مي دهي
آب بابا نان ندارد دست تو
خالي اما تو به من جان مي دهي
خوب مي دانم اگر دارا شوي
به تمام کودکان نان مي دهي
آشناي تشنگي هاي زمين
تو به شبنم چشم گريان مي دهي
در جهاني خالي از مهر و صفا
بوي بخشش بوي احسان مي دهي
برگ ها گر تر شد از اشک يتيم
دفتري از جنس باران مي دهي
ميرزاي کوچک قلب مني
بوي جنگل هاي گيلان مي دهي
ميهن خود را کنيم آباد را
ياد فرزندان ايران مي دهي
:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، قصه و قاصدك، علی اکبری، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: شهيد مطهري,
نویسنده : علي اكبري(آج)
اشك حيدر

يا عزيز

به مناسبت شهادت يگانه دخت پيامبر اعظم(ص) شعري از عزيزي در پي مي‌آوريم

 

بايد از فقدان گل، خونجوش بود ياس كبود

در فراق ياس، مشكي پوش بود


ياس ما را رو به پاكي مي برد

رو به عشقي اشتراكي مي برد

ياس يك شب را گل ايوان ماست

ياس تنها يك سحر مهمان ماست


بعد روي صبح، پرپر مي شود

راهي شبهاي ديگر مي شود


ياس مثل عطر پاك نيّـت است

ياس استنشاق معصوميّـت است


ياس بوي حوض كوثر مي دهد

عطر اخلاق پيمبر مي دهد


حضرت زهرا دلش از ياس بود

دانه هاي اشكش از الماس بود


داغ عطر ياس زهرا زير ماه

مي چكانيد اشك حيدر را به چاه


عشق محزون علي ياس است و بس

چشم او يك چشمه الماس است و بس


اشك مي ريزد علي مانند رود

بر تن زهرا: گل ياس كبود


گريه كن زيرا كه دُخت آفتاب

بي خبر بايد بخوابد در تراب


اين دل ياس است و روح ياسمين

اين امانت را امين باش اي زمين


نيمه شب دزدانه بايد در مغاك

ريخت بر روي گل خورشيد، خاك

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، قصه و قاصدك، علمي، علوم انساني، ،
:: برچسب‌ها: امام علي,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن25

يا لطيف

حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليه:

پاداش خوشرويي در برابر مومن، بهشت است و خوشرويي با دشمن ستيزه جو، انسان را از عذاب آتش باز مي‌دارد.

بهترين شما کسي است که در برخورد با مردم نرم‌تر و مهربان‌تر باشد و ارزشمندترين مردم کساني هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده‌اند.

همانا سعادتمند حقيقي کسي است که امام علي عليه السلام را در دوران زندگي و پس از مرگ دوست داشته باشد.

خداوند نيکي به پدر و مادر را واجب کرد تا مردم از خشم او در امان بمانند و دستگيري از خويشان را موجب افزايش عمر و سبب فزوني جمعيت و قدرت قرار داد.

کسي که عبادتهاي خالصانه خود را بسوي خدا بفرستد، پروردگار کريم، برترين مصلحت را بسويش روانه مي‌کند.

رب العالمين پرهيز از افترا و دشنام را براي دور شدن از لعنت واجب فرمود و دزدي را منع کرد تا مردمان راه عفت پويند.

سخن24   سخن 23   سخن 22    سخن21    سخن20   سخن19   سخن 18  سخن17   سخن16   سخن 15   سخن14   سخن 13  سخن12   سخن11  سخن10    سخن9   سخن8  سخن 7  سخن 6   سخن5   سخن4     سخن3    سخن2     سخن1   

:: موضوعات مرتبط: قصه و قاصدك، اخلاقي و مذهبي، علوم انساني، ،
:: برچسب‌ها: حضرت فاطمه,
نویسنده : علي اكبري(آج)
بهار

 

يا ربيع آوربهار

بهار آمد که غم از دل برد، غم در دل افزون شد
چه گويم کز غم آن سرو خندان، جان و دل خون شد
گروه عاشقان بستند محمل ها و وارستند
تو داني حال ما واماندگان در اين ميان چون شد
گل از هجران بلبل، بلبل از دوريّ گل هر دم
به طرف
گلستان هر يک به عشق خويش مفتون شد

حجاب از چهره دلــــــــــــــدار ما، باد صبـا بگرفت

چـــــو من هر کس بر او يک دم نظر افکند، مجنون شد

بهــــــــار آمد، ز گلشن بــــــرد زرديها و سرديهــا

به يُمن خور، گلستان سبز و بستان گرم و گلگون شد

بهـــــــار آمــــــد، بهــــــار آمـــد، بهار گل‏عذار آمد

به ميخــــــواران عــاشق گو: خمار از صحنه بيرون شد

امام خميني(ره)

:: موضوعات مرتبط: قصه و قاصدك، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: امام خميني,
نویسنده : علي اكبري(آج)
پيدا

يا رحيم

هرکي نگاهي دارد از درون و از برون

شاهدي در کنار دارد هم دقيق و هم شفيقپيدا و پنهان

ماهي در هروله گرفتار صيد صياد برون

نداند که چگونه آيد در کنار يا بر کنار

سلامي و کلامي سخن از نو کند

شاد باشد و هلهله برپا کند

سخت نيست بودن در ميان

برکنار ديوار هم نيست جاي امن

فردا و فرداها در پي هم در گذار زمان

خطوط در هم و  ورهم مي‌نگارم من

شاخصي نيست پس نگارم در انتظار

بي‌خود شده سرگردان و ويلان در واديم

رنگي دگر زن نيست اين ميدان جبهه کاروزار

وارسي کردم ني ديدم پيشاني‌ام ني‌نشانيم

هم سلاح بود و صلاح همدگر

کي داند چه گيرد بر زبان يا دست توان

رازها مي‌بينيم در اين يک وجب

زمين وسيع رب عالم تابم نادرم

منصور هم نيست در کلام مسرور خويش

ريگ بيابان هست قيمتي در بر هر نکته سنج

شايد وقت ديگر خواستيم ترک او را ترک بينيم

ما بدينجا خوش نيست در بايد نمود حرکت‌ها

راهي بدين سردي ديده‌اي اي پير ميکده

صبح کرده‌اي تن در سوز و آتش از تن فرو

افلاک را ننگر بيد مجنون اينجاست نار

هر برگي نشاني دارد در درون از دور

درياها دور شد از مي برون کرد

خاطري در گذشته ماري در پوستين تن

آفتاب سن را ترک نگفته با اين سن بلند

من چگونه ترک گويم خاطر دوران را

از غيب هر دم مي‌بارد چوب و سنگ

فصل باريدن را کرديم پشت سر در جاي تنگ

گل به هزار رنگ دارد ناز قشنگ

پلنگ تيز دندان نداند اين راز زورق بي‌قرار

شکوت راهبان ديدني نيست با چشم تنگ

تنگتر بايد ديد عمق جاده فکر سالار راه

مي‌شود کرد فراموش همه اين برديان

حلميان و هليان و هنديان و مصريان

شور دل بايد نمود

تا شود پيدا نا پيداي گم

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: پيداي گم,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن24

يا حي

امام جواد عليه السلام:

خداوند چنانكه بر خشم بر زنان و كودكان خشمگين مي‌شود بر هيچ چيز ديگر چنين خشمگين نمي‌شود.

آنکس که به غير روي آورد خداوند به همان واگذارش مي‌کند.

فاش کردن کاري پيش از استوار کردن آن سبب تباهي آن مي‌شود..

فساد اخلاقي آدم بر اثر معاشرت با بي‌خردان است.

نيکوتر از شگفتي در گفتار اين است که سخن نگويي.

در کارها ثابت قدم باشيد تا کامياب و موفق شويد.

عالمان به سبب زيادي جاهلان غريبند.

توجه قلبي به پروردگار متعال بهتر و سزاوارتر است از خسته کردن اعضا با ظاهر عبادات.

سخن 23   سخن 22    سخن21    سخن20   سخن19   سخن 18  سخن17   سخن16   سخن 15   سخن14   سخن 13  سخن12   سخن11  سخن10    سخن9   سخن8  سخن ?  سخن ?   سخن?   سخن?     سخن3    سخن?     سخن1   

:: موضوعات مرتبط: قصه و قاصدك، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، علوم انساني، ،
:: برچسب‌ها: امام جواد,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن23

هوالحق

امام جعفر صادق عليه السلام:

عفو و گذشت زکات پيروزي است.

رفتار برادر ايماني خود(نه دشمن) را به بهترين وجه تفسير و برداشت کن!

اگر باطن آدمي اصلاح شود، رفتارش محکم و دلچسب خواهد بود.

هرکس از شما به بلايي مبتلا شود و صبر کند، اجرش مثل هزار شهيد است.

سعي کردن در برآورده کردن حاجات مومنين بهتر است از هفتاد مرتبه طواف خانه خدا.

دل حرم خداست در حرم، غير خدا را منشان.

انسان عارف، چهره باز و خندان و دلي حزين و ترسان دارد.

پشيماني از گذشت، برتر از پشيماني از کيفر دادن است.

دقت و تفکر در علوم،عقل را بارور مي‌کند.

سخن 22    سخن21    سخن20   سخن19   سخن 18  سخن17   سخن16   سخن 15   سخن14   سخن 13  سخن12   سخن11  سخن10    سخن9   سخن8  سخن ?  سخن ?   سخن?   سخن?     سخن3    سخن?     سخن1 

 

:: موضوعات مرتبط: قصه و قاصدك، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: حكمتها,
نویسنده : علي اكبري(آج)
غروب عاشورا

یا ثارالله

قسمتی را جستجو نتوان کرد

راهی را طی نتوان کرد

بحری را غوطه‌ور نتوان شد
یا حسین
آسمانی را تعریف نتوان کرد

کوهی را فتح نتوان نمود

اینجا حیاتی دیگر پیداست

اینجا راهی بس دشوار

گداری بس پر شیب

شیری ژیان در کمین

پروازی بسوی روشنایی

در پی آب حیاتی

یا در حیات دوباره آب

تشنگی همه را گلو فشرده

طفل شش ماهه عطشان را

کس نتواند بال زدن دید

آیا می‌شود دهان چسبیده از خشکی را....

بل نامردمان را

حرمله و تیر سه شعبه را

آه از نامردمی‌ها

آه از بی‌حیایی‌ها

آه از نامرادی‌ها

آه از این همه نامردی

خیانت و خباثت

هوس بازی و ترس

دو رنگی و چند رنگی

بی‌فایی و فلاکت

رنگی است تیره و همه‌گیر

برایم تعریف کن از زیبایی

از روبروی حق و باطل

از پیروزی و شکست

از ماندن و رفتن

از عاقبت و فرجام

زشتی و زیبایی

رهی است دور

پیداست از آنجا روشنایی

تاریکی را نکاو

مدار را نگاه کن

حقیقت پیداست

چون روز

اگر پیدا نبود که حر بر نمی‌گشت

چشمانت را بسته‌ای

راه پیداست

روشنایی افق را در نوردیده

چشمانت را باز کن خواهی دید.

حبیب و زهیر

ادهم و بشر

جابر و جناده

جندب و جوین

حجاج و حلاس

زاهر و زهیر

سوار و شبیب

سعید و  بریر

عائد و عامر

عبدالله و عبیدالله

عبدالرحمان و عمار

قاسم و قاسط

کردوس و کنانه

مسلم و مسعود

نصر و نعمان

عمرو و نافع

سلمان و حجاج

یزید و حنظله

عابس و شوذب

عبدالرحمان و وهب

زیاد و عقبه

یحیی و منجح

..... و .....

هفتاد و دو یار از سحر گذشتن و به صبح رسیدن

و برایشان می‌خوانیم

السلام علیک یا ابا عبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، قصه و قاصدك، علی اکبری، اخلاقي و مذهبي، علوم انساني، ،
:: برچسب‌ها: ماه محرم,
نویسنده : علي اكبري(آج)
حسينيان

یا ثارالله

قسمتی را جستجو نتوان کرد

راهی را طی نتوان کرد

بحری را غوطه‌ور نتوان شد
یا حسین
آسمانی را تعریف نتوان کرد

کوهی را فتح نتوان نمود

اینجا حیاتی دیگر پیداست

اینجا راهی بس دشوار

گداری بس پر شیب

شیری ژیان در کمین

پروازی بسوی روشنایی

در پی آب حیاتی

یا در حیات دوباره آب

تشنگی همه را گلو فشرده

طفل شش ماهه عطشان را

کس نتواند بال زدن دید

آیا می‌شود دهان چسبیده از خشکی را....

بل نامردمان را

حرمله و تیر سه شعبه را

آه از نامردمی‌ها

آه از بی‌حیایی‌ها

آه از نامرادی‌ها

آه از این همه نامردی

خیانت و خباثت

هوس بازی و ترس

دو رنگی و چند رنگی

بی‌فایی و فلاکت

رنگی است تیره و همه‌گیر

برایم تعریف کن از زیبایی

از روبروی حق و باطل

از پیروزی و شکست

از ماندن و رفتن

از عاقبت و فرجام

زشتی و زیبایی

رهی است دور

پیداست از آنجا روشنایی

تاریکی را نکاو

مدار را نگاه کن

حقیقت پیداست

چون روز

اگر پیدا نبود که حر بر نمی‌گشت

چشمانت را بسته‌ای

راه پیداست

روشنایی افق را در نوردیده

چشمانت را باز کن خواهی دید.

حبیب و زهیر

ادهم و بشر

جابر و جناده

جندب و جوین

حجاج و حلاس

زاهر و زهیر

سوار و شبیب

سعید و  بریر

عائد و عامر

عبدالله و عبیدالله

عبدالرحمان و عمار

قاسم و قاسط

کردوس و کنانه

مسلم و مسعود

نصر و نعمان

عمرو و نافع

سلمان و حجاج

یزید و حنظله

عابس و شوذب

عبدالرحمان و وهب

زیاد و عقبه

یحیی و منجح

..... و .....

هفتاد و دو یار از سحر گذشتن و به صبح رسیدن

و برایشان می‌خوانیم

السلام علیک یا ابا عبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، قصه و قاصدك، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: ماه محرم,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن21

 یا هو

 

حضرت رسول اکرم (ص): دوستی با ما باعث ریز گناهان می شود، آنگونه که باد برگها را می ریزد.

حضرت علی علیه السلام: هر کس بخاطر خدا از چیزی بگذرد، خدا بهتر از آنرا به او عنایت می کند.

امام رضا علیه السلام: هر کس اندوه مومنی را برطرف کند، خداوند در قیامت اندوه را از قلبس دور می کند.

سخن20   سخن19   سخن 18  سخن17   سخن16   سخن 15   سخن14   سخن 13  سخن١٢   سخن11  سخن10    سخن9   سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن1   

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن20

بنام حق

حضرت رسول اکرم (ص): هرکاری که با نام خدا آغاز نشود ابتر و ناقص است.

امام جواد علیه السلام: توجه قلب به خداوند بهتر است از خسته کردن اعضا با ظاهر عبادت.

امام محمد باقرعلیه السلام: برای نرم شدن دل در خلوت با خدا راز و نیاز کن.

سخن19   سخن 18  سخن17   سخن16   سخن 15   سخن14   سخن 13  سخن١٢   سخن11  سخن10    سخن9   سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن1   
:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، علوم انساني، ،
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن19

یا حق

امام سجاد علیه السلام: منتظران ظهور مهدی برترین‌های هر زمان هستند.

امام حسین علیه السلام: بی‌گمان،دل‌های شیعیان ما از هر خیانت، کینه و فریب پاک است.

 حضرت علی بن الحسین علیه السلام: معبود من! اگر گناه از بنده زشت است؛ولی گذشت از سوی تو چه زیباست.

حضرت امام سجاد علیه‌السلام: خدایا! با زیبایی‌ات از زشتی ما درگذر.

حضرت سجاد: حق مال و دارایی تو این است که آنرا از راه حلال بدست آوری و در راه حلال خرج کنی.

سخن 18  سخن17   سخن16   سخن 15   سخن14   سخن 13  سخن١٢   سخن11  سخن10    سخن9   سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن1   

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: یا حق امام سجاد علیه السلام: منتظران ظهور مهدی برترین‌های هر زمان هستند, امام حسین علیه السلام: بی‌گمان, دل‌های شیعیان ما از هر خیانت, کینه و فریب پاک است, حضرت علی بن الحسین علیه السلام: معبود من! اگر گناه از بنده زشت است؛ولی گذشت از سوی تو چه زیباست, حضرت امام سجاد علیه‌ال,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن17

یا رحیم

خداوند آزمایش دنیا را برای ثواب آخرت قرار داده است.

سخن16 

 

سخن 15 

 

سخن14

 

سخن 13

 

سخن١٢

  

سخن11

 

سخن10

   

سخن9

  

سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن1   
:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: پند,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن16
يا کریم

ماه در دست به دنبال که، اینگونه

مست می‌گردد و یک لحظه نمی‌اساید

سخن 15 

 

سخن14

 

سخن 13

 

سخن١٢

  

سخن11

 

سخن10

   

سخن9

  

سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن1   
:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: پند,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن15

یا حبیب

عمق نگرانیهای ما، فاصله ما از پروردگار را نشان می‌دهد.

سخن14

 

سخن 13

 

سخن١٢

  

سخن11

 

سخن10

   

سخن9

  

سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن1 
:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: پند,
نویسنده : علي اكبري(آج)
همت

هوالعیز

مردم دیده ما جز برخت ناظر نیست

دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست

عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد

هرکه را در طلب همت او قاصر نیست

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: همت,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن14

یا رب

ماهی دیگر رسید، ولی در فراق دوست

می‌آید آفتاب و قومی در نگاه اوست.


:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: پند,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن13

یا رب

ماهی دیگر رسید، ولی در فراق دوست

می‌آید آفتاب و قومی در نگاه اوست.


:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: ظهور,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن12

یا هو

به انتظار تو نشستن اشباه ماست!ظهور

 

به انتظار تو باید ایستاد.

 
 
 
 
 

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: ظهور,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن11

یا رب

آینده از آن کسی است که بداند چگونه منتظر باشد.

 

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: ظهور,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن10

بنام حق

تو آفتابی و من شبنم سحرگاهان

به دامن‌ات برسه کاش دست کوتاهم

سخن9   سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن١

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، قصه و قاصدك، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: حضرت زينب,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن9

بنام رب صابران

 

از صبر و توان خواهرت وام گرفتزینب سالار صبر و شکیبایی


کاری که سرانجام، سرانجام  گرفت


طوفان چهل روزه به ساحل که رسید


با دیدن تربت تو آرام گرفت

 

 


سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن١

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، قصه و قاصدك، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: حضرت زينب,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن8

یا معین

بدگوی کردن!

پشت سر دیگران سلاح ناتوان‌هاست.

حضرت علی علیه السلام

سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن۱

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: امام علي,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن7

یا حق

ای انسان!

خوشبختی و بدبختی در وجود توست٬آنرا در زمین و آسمان جستجو مکن.

امام حق علی علیه السلام

سخن ۶  سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن۱

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: خوشبختي,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن6
 

یا قیومنماز نقطه عطف عبادات



 


 


 

هرکس خداوند را عبادت کند

 


مجبور نمی‌شود دیگران را بندگی کند

 


سخن 5
   سخن۴     سخن٣
    سخن2     سخن1

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: عبادت,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن5

یا حی

دلم درک حضور او نکرد

غیبت نمودم و غایب نامیدم‌اش

سخن۴  سخن٣  سخن2   سخن1

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: اباصالح,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سخن4

السلام و علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام

سرمشق‌های آب، بابا یادمان رفت

رسم نوشتن هم ،خدایا یادمان رفت

شعر خدای مهربان را حفظ کردیم

اما خدای مهربان را یادمان رفت

سخن٣

سخن2

سخن1

:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: خداوند,
نویسنده : علي اكبري(آج)